قونیه یكی از وسیعترین شهرهای تركیه است. مركز ابن شهر قونیه در شمال آناطولی در 37 درجه و 52 دقیقه عرض شمالی و 33 درجه و 31 دقیقه طول شرقی به ارتفاع 1027 متر از سطح دریا قرار گرفته است. به علت واقع شدن آن بر سر راهی كه از سراسر آناطولی را قطع میكند، از دیر زمان اهمیت خود را حفظ كرده است. قونیه را دار المعرفه، دار الارشاد و دار الموحدین میخواندند.
در زمان سلطنت سلطان علاء الدین كیقباد اول قونیه مطاف عارفان و مجمع اهل معرفت بوده است. در این عهد سلطان العلما بهاءالدین ، مولانا جلالالدین رومی؛ سید برهان الدین محقق ترمذی، اوحدالدین كرمانی، شمس الدین تبریزی؛ شیخ محیی الدین بن عرب، شیخ سعد الدین جندی؛ شیخ سراج الدین قیصری، فخرالدین عراقی، شیخ شهابالدین سهروردی شیخ سعدالدین حموی؛ شیخ بغوی؛ شیخ نجم الدین رازی از كسانی بودند که از اطراف و اكناف كشورها و شهرهای اسلامی؛ برخی از آنان بارها ؛ رنج سفر به قونیه را تحمل كرده بودند. پس از آنكه قونیه به دست آل عثمان افتاد حكومت آن اكثرا به شاهزادگان عثمانی واگذار شد. ابتدا جم سلطان، پس از وی عبدالله پسر بزرگ بایزید پس از مرگ وی شاهنشاه و پس از فوت وی شاهزاده محمد، امارت قونیه را عهدهدار بودند.
قونیه در دوره آل عثمان وجه سیاسی خود را از دست داد، اما حیات ادبی و عرفانی این شهر هنوز ادامه دارد. یكی از وجههها و شاخصههای این شهر، علاوه بر آنكه پایتخت اولین دولت ترك بوده، آن است كه طریقت مولویه در این شهر پدید آمده است. سلطان العلما بهاءالدین، پدر مولانا به دعوت علاء الدین كیقباد اول در سال 617 هجری در این شهر وفات كرد و در همین شهر به خاك سپرده شد. پسر او مولانا جلال الدین رومی هم تا سال 672 هجری كه سال وفات اوست، در این شهر زیست و آثار خود را در این شهر نوشت. در زمان سلاطین عثمانی در طول قرنها حوادث سخت و خونین در قونیه اتفاق افتاده است كه بحث در باره همه آنها در اینجا مقدور نیست.
در سال 1832 بر اثر جنگهای عثمانی با مصر نام قونیه دوباره بر زبانها افتاد. ابراهیم پاشا پس از غلبه بر سوریه وارد قونیه شد. رشید محمد پاشا از استانبول برای سركوب او آمد، ولی خود به دست مصریان اسیر شد. به دنبال امضای تفاهم نامه مصریان قونیه را خالی كردند و به كوههای توروس رفتند. سیاحانی كه در این دورهها از قونیه دیدار كردهاند از ویرانی و بیرونقی آن سخن گفتهاند.
در دوره جمهوری مدارس عالی متعدد، دانش سراهای عالی و انستیتوها دراین شهر ساخته شده دانشگاه این شهر ساخته شده، دانشگاه این شهر هم به نام دانشگاه سلجوق از دانشگاههای معتبر تركیه است. مشهورترین بنایی كه در قونیه مورد توجه همه است و به احتمال زیاد اكثر افرادی كه به قونیه سفر می كنند قصد دیدار آن را دارند. آرامگاه مولانا جلالالدین رومی و خاندان اوست كه امروز «درگاه» خوانده میشود و موزيمي در درون آن قرار دارد. طبق روایت این مكان ابتدا گلخانهیی بوده كه سلطان علاءالدین كیقباد اول آن را به سلطان العلما پدر مولانا اهدا كرده و پس از وفات او در سال 628 هجری جنازه او در آن مكان به خاك سپرده شده است.
مولانا جلال الدین هم پس از رحلت در 672 هجری در كنار پدر دفن شده است. روزی علمالدین قیصر پیش سلطان ولد پسر مولانا رفت و گفت در نظر دارد كه بارگاهی برای مولانا بسازد و برای این كار سی هزار درهم اختصاص داده است.
همان روز گرجی خاتون دختر غیاث الدین كیخسرو دوم و همسر معین الدین پروانه، علمالدین را به حضور خواست و چون از تصمیم وی آگاه شد هشتاد هزار درهم عطا كرد و علاوه بر آن پنجاه هزار درهم از مالیات قیصریه را هم به این كار اختصاص داد و بدین سان آرامگاه مولانا با نظارت معماری به نام بدرالدین تبریزی آغاز شد. احتمالا معماری به نام عبدالواحد بن سلیم هم در ساختن آرامگاه شركت داشت، صندوقهیی از چوب گردو كه از شاهكارهای كنده كاری عصر سلجوقی است، به روی مزار مولانا ساخته است.
به علت تعمیرات و تغییرات و توسعه آرامگاه از آثار اولیه آن بنا تنها قبهالخضرا (گنبد سبز) كه بر فراز مزار مولانا و پدر اوست و صندوق بالای مزار باقی مانده است.
صندوقه چوبین به امر سلطان بایزید دوم یا سلطان سلیمان قانونی به روی مزار سلطان العلما منتقل شده و روی مزار مولانا و سلطان ولد سنگ قبری از مرمر ساخته شده است.
آمارها موید آن است كه همه ساله هزاران نفر از قونیه، مراسم سماع و دیگر جاذبههای این شهر بازدید میکنند. تاثیر مولانا بر قونیه به حدی است كه حتی مجسمههای سماع را به عنوان سوغات به فروش میرسانند. از این گذشته حركاتی شروع شده تا مولانا، این اندیشمند بزرگ فارسی را را ترك معرفی كنند. این در حالی است كه مولانا در شهر بلخ متولد شده و تمام اشعار او به زبان پارسی است و حتی در خود تركیه، آثار او جزء ادبیات پارسی جای گرفته است و در هر دایرةالمعارف كه نام این شاعر بزرگ جستجو شود، نتیجه، شاعر و متصوف پارسی است.
روزنامه سان فرانسیسکو در این باره مینویسد:
اگر میخواهید با محبوبترین شاعر روز آمریکا آشنا شوید بایستی یک هواپیما سوار شوید و به قونیه بروید.
جایی که آرامگاه یا مزار جلالالدین محمد بلخی معروف به رومی قرار دارد…
یكی از جلوه های بینظیر مراسم مولانا مراسم سماع است كه در نوع خود طرفداران زیادی دارد. به گونهای كه بحث توریسم عرفانی را جایگزینی برای دیگر گونههای توریسم در این منطقه كرده است. مراسم معنوی رقص سماع عشق معنوی انسان و برگشت بنده به حق و رسیدن انسان به ملكوت را متبلور میكند. رقاص سماع در سر یك كلاه (به نشانه سنگ قبر) و بر تن یك عبا (به نشانه كفن) دارد كه با در آوردن خرقه حقیقت واقعی (باطن) جلوه میكند. موقع رقصیدن، با دستانی باز، دست راست به مانند اینكه دعا میكند برای به دست آوردن كرم الهی باز میشود و چشمان با نگاه كردن به دست چپ كه رو به پایین است، لطفی كه از حق گرفته است را با مردم تقسیم میكند.
به اعتقاد مردم قونیه كه هر ساله این رقص را به مدت یك هفته در هفته منتهی به مرگ مولوی برگزار میكنند، رقاص رقص سماع از راست به چپ چرخیده و با 72 دور چرخش به 72 ملت دنیا تمام آفریدهها سلام و با مهر و عشق و عطوفت آغوش باز میكند. مردم قونیه میگویند: براساس اعتقادات ما انسان برای دوست داشتن و مورد مهر قرار گرفتن آفریده شده است؛ حضرت مولوی گفت كه تمام عشقها پلی است به عشق الهی.
مراسم سماع
سماع كه در لغت به معني شنيدن، شنوايي و هر آنچه به آن مربوط ميشود است. در فرهنگ دراويش و صوفيان به معناي جدا شدن از خويش و فنا شدن در ذات اقدس الهي است. دراويش معتقدند سماع در عارف حالتي را ايجاد مينمايد كه به آن وجد (vajd) ميگويند. مراسم وجد و سماع عموماً در مكاني به شكل دايره انجام ميپذيرد. دايره نمادي است از زمان كه آغاز و انجامي براي آن متصور نيست. شايد هم بي ارتباط با چرخش سيارات به دور خورشيد نباشد. دايره در فرهنگ دراويش نماد ابديت است. ني و دف مهمترين ابزار موسيقي دراويش است. نواي موسيقايي ني، نواي شكايت به پيشگاه الهي است و درويش از خدا ميخواهد كه او را به اصل خويش بازگرداند. در مراسم سماع علاوه بر ني و دف از سازهاي رباب، تنبور، تار و كمانچه نيز بهره ميگيرند. مولوي اعتقاد داشت آنچه را كه به صورت عادي نميتوان توصيف كرد، ميتوان در غالب شعر، موسيقي و رقص بيان نمود و آنچه امروز مريدان او انجام ميدهند برگرفته از اعتقادات او و تقليدي است از آنچه او و اطرافيانش در قرن هفتم هجري ميانديشيدهاند
مراسم سماع در تمام ايام سال در قونيه برگزار ميشود. در ايام بزرگداشت مولانا كه مصادف با سالگرد وفات وي برگزار ميشود مراسم نمادين رقص سماع در سالني كه به همين منظور در قونيه ساخته شده است در چندين شب متوالي برقرار ميگردد. در اين مراسم ابتدا اشعاري از مثنوي به زبان تركي خوانده ميشود. سپس موسيقي با اجراي تكخواني به زبان تركي اجرا مي شود. آنگاه دراويش با لباسهاي بلند سفيد و دامن چين دار و كلاههاي بلند نمدي، يكي پس از ديگري به دنبال مولا يا مراد خود ظاهر شده و پس از اداي احترام، شروع به چرخيدن ميكنند. حركات موزون مشخصه ي اصلي سماع است. در ابتدا دستها روي شانه قرار داشته، پس از چند چرخش، دستها تدريجاً باز شده و در دو طرف قرار ميگيرد. دست راست بالا و دست چپ پايين تر قرار ميگيرد. دراويش در حين چرخش سر را به يك طرف خم ميكنند و گاهي چشمها را ميبندند و به عالم خلسه فرو ميروند و اين چرخش ميتواند بسيار طولاني باشد. (گاهي تا ساعتها به طول ميانجامد.)
سلام، يكي از اصول مراسم سماع است. دراويش در هنگام مراسم سماع به يكديگر و مراد خود سلام مي كنند. اين سلام بدون اداي كلام و با نگاه كردن به يكديگر صورت مي پذيرد. مراسم سماع مشتمل بر چهار سلام است. اين چهار سلام هر كدام معرف يك معني خاص است. سلام اول معرف شريعت است. سلام دوم طريقت، سلام سوم حقيقت و سلام چهارم معرفت را معني ميدهد. در سه سلام اول درويش به دور خود و كل مجموعه ي دايره اي كه درويش در آن ميرقصد ميچرخد و در سلام آخر (چهارم) وي فقط به دور شيخ يا مراد ميچرخد. مراد با حركت خود در بين دراويش، حركات آنها و نحوه ي جايگيري آنها را تنظيم ميكند.
رداي سياه يعني تعلقات دنيوي. دراويش با رداي پشمينه تيره (سياه يا قهوه اي) وارد مي شوند و طي تشريفاتي اين ردا را بر زمين مي اندازند. به اين معني كه خود را از تعلقات دنيوي آزاد مي سازند. در طي مراسم سماع، نواي دف، ني و ساير سازهاي موسيقي به طور هماهنگ با نورپردازي زيبا گوش و چشم را مي نوازد، آنگونه كه پس از مدتي شما نيز احساس خلاء و شيدايي خواهيد كرد. پايان مراسم را مرشد يا مراد برعهده دارد. وي كه در تمام طول مدت رقص، بر اعمال سماع نظارت نموده، آياتي از قرآن، اشعار مذهبي در وصف پيامبر ذكر مي كند. گاهي نيز از شهداي كربلا نيز ذكري به ميان ميآيد و پس از آن، دراويش يك يك با اداي احترام از مقابل مولاي خود عبور كرده و خارج مي شوند.
اطلاعات عمومی قونیه
تپه ي علاءالدين در قسمت مركزي شهر قونيه قرار دارد كه در بالاي آن پارك زيبايي بنا شده است و چشم انداز خوبي دارد. خياباني كه در روبروي تپه واقع شده به مقبره ي مولانا ختم مي شود. در دو طرف همين خيابان مراكز متعدد براي خريد وجود دارد. پياده روها وسيع و تميز هستند.
در كوچه ي پشت مقبره مولانا مي توان انواع سوغاتي هاي تزئيني از قبيل قاب عكس، مجسمه هاي كوچك، كريستال هاي چرخان با تصاويري از مولانا، مقبره يادراويش چرخان را تهيه كرد. قيمت آن ها از 6 تا 20 لير متغير است. قيمت ها تقريباً ثابت است و با چانه زدن، زياد تغيير نمي كند.
مردم عادي به زبان تركي صحبت مي كنند و انگليسي نمي دانند ولي در مراكز توريستي، هتل ها و باجه هاي پليس مي توان با زبان انگليسي ارتباط برقرار كرد. قونيه شهري است كه مردمان آن به ديدن گردشگر خارجي عادت دارند و با گردشگران خيلي خوب همكاري مي كنند. اگر از عابري نشاني بپرسيد، حتي اگر زبان انگليسي نداند، با اشاره شما را به بهترين نحو راهنمايي مي كند. پوشش زنان آزاد است. خانم ها با حجاب كامل يا روسري هاي رنگي و لباس گشاد و بلند را بسيار زياد مي توان ديد.
رفت و آمد و وسايل نقليه
وسايل حمل و نقل عمومي در محدوده مركزي شهر به راحتي مسافرين را جابجا مي كنند. تاكسي، ميني بوس، اتوبوس و تراموا در اكثر محدوده هاي مركزي شهر وجود دارد. كرايه ي هر نفر براي تراموا يك و نيم لير است و تاكسي به نسبت گران تر است و با تاكسي متر محاسبه مي شود. به عنوان مثال در محدوده هاي نزديك و مركزي شهر حدود 7 لير و كرايه ي مناطق دورتر حدود 20 – 15 لير مي شود. تراموا تا ساعت 12 شب كار مي كند و حتي در ساعات ديروقت شب نيز شما در شهر احساس ناامني نمي كنيد. در ساعات شلوغ عصر و غروب ، ترامواي شهري مملو از جمعيت مي شود و جاي نشستن نيست. مردان و جوانان جاي خود را به زنان و افراد مسن مي دهند تا بنشينند.
سوغات قونیه
در انتهاي خياباني كه به مقبره ي مولانا مي رسد، مغازه هايي با انواع خوراكي جات و شيريني هاي مخصوص شبيه آب نبات سفيد رنگ يا انواع پارچه هاي منقوش جهت سجاده و جانماز و همچنين انواع قاب عكس جلب توجه مي كند. قونيه شهري دانشگاهي است و دانشجويان زيادي از داخل و خارج كشور در آن به تحصيل مشغولند. تكدي گري در سطح شهر ديده نمي شود. زماني كه اذان ظهر گفته مي شود سيل مردم معمولي و ترك زبان را مي بينيد كه به مسجد رفته و نماز مي گزارند.
غذا
غذاهاي تركي شباهت زيادي با غذاهاي ايراني دارد. برنج، به اين صورت كه ما درست مي كنيم ديده نمي شود. ترك ها از بلغور جو همراه پياز داغ غذايي شبيه كته استانبولي ما مي پزند. انواع خوراك ها و خورش ها با گوشت، سبزيجات، سيب زميني، هويج و بادمجان را مي توان در سفره ي آنها ديد. انواع سالاد، سالاد الويه، غذايي با نخود سبز، گوشت كوبيده و نيز انواع كوفته كه بعضاً تند هستند و انواع سوپ هاي خوشمزه را درست مي كنند. كباب تركي كه براي همه آشناست و نيز انواع دسر و شيريني جات شبيه باقلوا، شير برنج و شله زرد و پودينگ ها را مي توان ديد و نوش جان كرد.
در زیر به معرفی بعضی از رستورانهای شهر قونیه می پردازیم:
Mevlevi Restaurant
این رستوران در منطقه کاراتای Karatay واقع شده است و غذاهای معروف قونیه را ارائه می کند.
قیمت : زیر 10 دلار
آدرس : Civar mahallesi Nazýmbey Caddesi No : 1- A Karatay
درجه رضایت مندی مراجعین: 3 از 5
Kilicarslan Restaurant
این رستوران یکی از بهترین رستورانهای شهر قونیه است که انواع غذاهای محلی و غیر محلی قونیه و ترکیه را ارائه می کند.
قیمت : زیر 10 دلار
آدرس : Baskent hastahanesi Yani konya
درجه رضایت مندی مراجعین: 5 از 5
Akyokus Restaurant
این رستوران یا کافه در بهترین نقطه شهر قونیه یعنی بر روی تپه مشرف به شهر در یک فضای صاف و مسطح ساخته شده و دارای منظره ای بسیار زیبا و دیدی مشرف به شهر قونیه است.
قیمت:11 الی 20 دلار
آدرس : Tip Fakultesi Karsisi
درجه رضایت مندی مراجعین: 3 از 5
Cemo
اگر می خواهید یک ساندویچی معروف یا بهترین پیتزای معروف قونیه به نام Etli Ekmek را میل کنید باید سری به این محل بزنید.
قیمت : زیر 10 دلار
آدرس : Nalcaci Caddesi. Karatay Sitesi Alti. No:7
درجه رضایت مندی مراجعین: 3 از 5
Mevlana Rose garden Restaurant
این رستوران در داخل یک باغ گل رز واقع شده است و از محیط و فضای دل انگیزی برخوردار است. در این رستوران می توانید انواع غذاهای ملی و سنتی قونیه و ترکیه را میل کنید.
قیمت : زیر 10 دلار
آدرس: پشت موزه مولانا
درجه رضایت مندی مراجعین: 2.5 از 5
همچنین در شهرهای مختلف ترکیه رستورانهای متعددی وجود دارد که کباب ترکی یا دونر کباب Doner Kebab را ارائه می کنند و می توانید به عنوان یک ساندویچ از آنها میل کنید.
نقاط ديدني شهر قونيه
مسجد علاء الدين كيقباد: كه به اين مسجد، مسجد چهار پادشاه نيز مي گويند. اين مسجد در نزديكي تپه ي علاءالدين قرار دارد و منبر چوبي و منبت كاري شده اش بسيار زيباست و از آثار هنري دوره ي سلجوقيان محسوب مي شود. اين مسجد در واقع محل وعظ و خطابه ي پدر مولانا و بعد از آن، خود مولانا بوده است.
تربت شمس: در واقع مسجد كوچكي است كه به يادبود شمس تبريزي و پس از ناپديد شدن نهايي وي ساخته شده است. روايتي است كه در زير مسجد چاهي قرار دارد كه گمان مي رفته شمس را به قتل رسانده و در آن چاه انداخته باشند. فضاي داخلي تربت شمس نسبتاً كوچك است و ديوار و سقف گنبدي آن با آيات قرآن و نقوش زيبا تزيين شده است. بعضي اشعار فارسي نيز در گوشه و كنار آن ديده مي شود.
مرام (Meram): در واقع منطقه ي ييلاقي در حاشيه ي شهر قونيه است كه محل زندگي تابستاني مولانا و مريدانش بوده و اشعار مثنوي در آنجا سروده شده است. مجالس وجد و سماع نيز در همين محل اجرا مي شده است. خانه اي متوسط كه نسبتاً ساده تزيين شده و در كنار آن مسجد كوچكي بنا شده است. ايوان خانه مشرف به رودخانه و مناطق سرسبز و خوش منظره مي باشد. اين خانه ي ييلاقي به همراه باغچه سرا (مقبره ي كنوني) از طرف سلطان علاء الدين جهت سكونت به پدر مولانا هديه شده است. براي رفتن به منطقه ي مرام بايد از تاكسي استفاده كرد. در اين منطقه مقبره ي طاووس بابا و چند تن ديگر از مريدان مولانا نيز وجود دارد.
مقبره ي طاووس بابا: طاووس بابا حكيم هندي بوده است كه به اثرات دارويي نمك و بعضي گياهان اعتقاد داشته و براي ديدن مولانا از هند به قونيه آمده است. طاووس بابا در قونيه ساكن شده و به جمع سالكان طريقت مي پيوندد و در همان جا دار فاني را وداع مي گويد. در كنار پنجره ي مقبره مقاديري نمك گذاشته شده است و گردشگران از آن مي چشند.
مقبره ي آتش باز ولي: مدفن آشپز و خدمتكار وفادار مولانا است و در نزديكي مرام قرار دارد. در مورد آتش باز نيز داستان هايي بر سر زبان هاست كه صحت آن مي تواند مورد ترديد باشد. هرچه كه هست نام آتش باز كنايه به همين داستان هاست.
اطلاعات بیشتر
- جمعیت: ...
- پیش شماره تلفن: ...
- منطقه زمانی: ...
-
موزه آتاترک
شهر: قونیه -
موزه آنتوگرافی…
شهر: قونیه -
موزه باستان شناسی
شهر: قونیه -
تپه علاء الدین
شهر: قونیه
-
Hilton Garden Inn
شهر: قونیه -
Hilton Konya
شهر: قونیه -
Dedeman Konya
شهر: قونیه -
Rixos Konya
شهر: قونیه -
Rumi Konya
شهر: قونیه -
Bera Konya
شهر: قونیه