
قونیه در دسامبر هر سال شور و حال خاصی پیدا میکند. مراسم ویژه بزرگداشت مولانا از 7 تا 17 دسامبر (16 تا 26 آذر) هر سال در قونیه برگزار میشود. 17 دسامبر (26 آذر) روز وفات مولاناست. مردم این روز را به دلیل وصال مولانا با معبود خود جشن میگیرند. در ترکیه به شب وفات مولانا شب عروسی یا وصلت مولانا نیز گفته میشود. در این مطلب سفری کوتاه به زندگی مولانا خواهیم داشت و از جشنوارهی بینالمللی بزرگداشت او و رقص سماع سخن خواهیم گفت. با ما همراه باشید.
پیش از آنکه به مراسم بزرگداشت مولانا بپردازیم بد نیست بدانیم مولانا که بود؟
اگراهل کتاب و رمان باشید، حداقل یک بار نام رمان ملت عشق اثر الیف شافاک را شنیدهاید. اگر اهل شعر و عرفان باشید، قطعا گوشهای در زمانی نه چندان دور بیتی از مثنوی معنوی خواندهاید.
جلالالدین محمد بلخی ملقب به مولانا را میتوان اعجوبهای در شعر و علم عرفان دانست که در قرن هفتم هجری قمری میزیست. با نامهایی نظیر مولوی، مولانا و رومی در جهان شناخته میشود. مولانا شاعری فارسیگو است؛ اما برخی از آثارش به زبانهای عربی نیز نگاشته شدهاند و در میان آثار به جا مانده از او، جملات محدودی نیز به زبانهای ترکی و یونانی وجود دارند.
محل زندگی مولانا در طول عمرش شامل بخشهایی از کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان و ترکیه امروزی میشود؛ به همین دلیل، آثار مولانا در این کشورها ترجمه شدهاند و طرفداران زیادی دارند.
مولانا در تاریخ پنجم جمادی الاخر سال ۶۷۲ هجری قمری قمری، مصادف با چهارم دی ماه سال ۶۵۲ هجری شمسی، بهدلیل تب سوزان و بیماری در ۶۶ سالگی از دنیا رفت.
در کشور ترکیه، مولانا جایگاهی فراتر از شاعر دارد و پیروان زیادی به ستایش او مشغول هستند. «سلطان ولد» فرزند بزرگ مولانا و «اولو عارف چلبی» نوه مولانا هر یک طریقتی متفاوت از اندیشه مولانا پایه گذاری کردند و آنها را «طریقت مولاناه» نامیدند.
آرامگاه مولانا در شهر قونیه، در محل سکونت مولانا در قدیم قرار دارد و در طول ایام سال و بهخصوص سالگرد تولد و درگذشت مولانا، مراسم مختلفی در آن برگزار میشود. هر سال از تاریخ 7 تا 17 دسامبر، بهمدت ۱۰ شب بزرگداشت مولانا را به مناسبت سالگرد درگذشت این عارف و شاعر برجسته برگزار میکنند. برگزاری جشن در این شبها با مناسکی خاص همراه است و در طول این مدت با اجرای نمایش متنوع و رقصهای گروهی سماع، بخشهای مختلف زندگی مولانا رابه تصویر میکشند.
روایت مولانا و شمس
ملاقات مولانا با شمس تبریزی در سال ۶۴۲ هجری قمری قمری و در سن ۳۸ سالگی مولانا، تاثیری عمیق بر زندگی او گذاشت. تا پیش از آن مولانا تلاشهای زیادی در جهت آموزش خود و شاگردانش در زمینه علوم عرفان و تصوف میکرد؛ اما شمس تبریزی دریچهای تازه در مقابل چشمان مولانا گشود.
از اولین دیدار شمس و مولانا روایتهای مختلفی وجود دارد؛ اما آنچه در همه آنها مشترک به نظر میرسد، تاثیر کلام شمس تبریزی بر روح و جان مولانا است. دیدار شمس و مولانا تاثیر گذارترین رویداد در طول عمر مولانا بوده است و برجستهترین آثار مولانا پس از آن نوشته شدهاند
شدت علاقه مولانا به شمس تبریزی و همنشینیهای طولانی با او، مریدان و علاقهمندان مولانا را خشمگین میکرد. شمس تبریزی زندگی متفاوتی با علمای زمان خود داشت و در نگاه عوام جامعه فردی خوشگذران و مشغول به امور دنیایی بود، به همین دلیل مریدان مولانا او را ساحر خطاب میکردند و هر زمان شمس را میآزردند. سرانجام شمس تبریزی از قونیه مهاجرت کرد و به دمشق رفت.
مدت زمان همراهی مولانا و شمس با یکدیگر تنها ۱۶ ماه طول کشید و بعد از آن، مولانا در فراق شمس بسیار متاثر و پریشان شد. وقتی مریدان و شاگردان مولانا تغییر احوال او را دیدند و همچنان مورد بیتوجهی مولانا قرار گرفتند، از کرده خود پشیمان شدند و در محضر مولانا ابراز ندامت کردند. مولانا آنها را بخشید و پسر و ۲۰ تن از مریدانش را برای برگرداندن شمس به دمشق فرستاد.
شمس که ۱۵ ماه از سکونتش در دمشق میگذشت، دعوت مولانا را پذیرفت و به قونیه بازگشت؛ اما طولی نکشید که شرایط از قبل هم بدتر شد و این بار شمس برای همیشه قونیه را ترک کرد و اثری از خود باقی نگذاشت.(شمس به طرز مرموزی ناپدید شد و به گفته برخی محققین ممکن است به دست شاگردان نزدیک مولانا که به همنشینی خوب آنها حسادت میکردند کشته شده باشد. آرامگاه شمس در خوی، ایران است و از سوی یونسکو به عنوان مرکز میراث فرهنگی جهانی معرفی شده است.)
مولانا در طول سالهای ۶۴۵ تا ۶۴۷ هجری قمری، چهار بار به قصد یافتن شمس به دمشق سفر کرد و زمانهایی را در این شهر ماند؛ اما هرگز نشانی از شمس پیدا نکرد. در نهایت به قونیه برگشت و تا آخر عمرش در این شهر ماند.
«مثنوی معنوی» و «دیوان شمس» دو اثر برجسته و تاثیرگذار مولانا، پس از جدایی از شمس تبریزی به نظم در آمدند.
مراسم بزرگداشت
26 آذر سالروز درگذشت مولوی، «روز عُرس»، نامگذاری شده است. مراسم عرس همه ساله از اول تا هفدهم دسامبر در شهر قونیه و در مقبره مولانا برگزار میشود.مردم این روز را به دلیل وصال مولانا با معبود خود جشن میگیرند. در روز هفتم دسامبر جوانانی که لباس لشکریان عثمانی را به تن دارند به تپه کی قباد، محل دیدار شمس و مولانا رفته از این تپه به همراه با ساز و دُهل به سمت آرامگاه مولانا میآیند. در محوطه موزه مولانا به مدت ده شب برنامههای متنوع فرهنگی برای علاقهمندان برگزار میشود. این برنامهها شامل سخنرانی، خواندن اشعار مولانا و رقص سماع است.
*عرس یا اروس ریشه عربی ندارد و در زبان فارسی به زن تازه شوهر کرده می گویند اما این واژه به عربی راه یافته و به داماد گفته می شود. همچنین در هند و ترکیه به سالگرد وفات عارفان و صوفی ها عروس می گویند که در اصل تحریف شده و تلفظ غلط عروج است و به معنای این است که روح عارف از بدن جدا می شود و در آسمان به پرواز می کند.
رقص سماع: این رقص به جهت رشد روحی و معنوی است. رشدی که صوفیان را به عشق ناب الهی و پروردگار نزدیک میکند. صوفیان به آواز و ترانههای عرفانی که در مجلس «ذکر جلی» خوانده میشود، سماع میگویند. مولانا پس از دیدار با شمس تبریزی در سیر و سلوک خود رقص سماع انجام می داد. او این رقص معنوی را راهی برای رسیدن به کمال انسانی میدانست. به این خاطر صوفیان به تبعیت از مولانا به صورت گروهی به رقص سماع در میآیند. در این مراسم، درویشان و صوفیان با شنیدن سماع از خود بیخود میشوند از خود واکنش های رقص گونه نشان می دهند. صوفیان در یک محفل دور هم جمع میشوند و با خواندن اشعار و آوازهایی معنوی، به حالت خلسه نزدیک می شوند و به شکل رقص و پایکوبی حرکاتی انجام می دهند. در این مراسم از سازهای موسیقایی مانند دف و نی هم استفاده می شود. دف از دیدگاه دروایش، یکی از مهمترین سازهای عرفانی است و به این خاطر که اولین آلت موسیقی بوده که در زمان ورود پیامبر اسلام به مدینه نواخته شده است. همچنین نِی از تعابیر عرفانی و صوفیانه دارد و از آن به عنوان نماد ماهیت انسان و عالم صغیر یاد میکنند.
- آدرس آرامگاه مولانا : ترکیه، شهر قونیه، محله عزیزیه، خیابان مولانا
- ساعت بازدید : ۹ صبح تا ۱۸:۳۰ عصر
- هزینه ورود : ۱۰ لیر
جهت کسب اطلاعات بیشتر از جاذبه های گردشگری در سراسر جهان و اطلاع از تور های گردشگری داخلی(تور کیش،مشهد و ….) و تور های خارجی (تور باکو ، ترکیه ، تایلند ، دبی و …) با ما در آیسان پرواز همراه باشید.